آرشیو
طراح قالب
Tebyan
آيه ۲۴ سوره توبه


«قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّيٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ»

بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و زنانتان و خويشاوندانتان و اموالي كه اندوخته‌ايد و تجارتي كه از كساد آن بيم داريد، و خانه‌هايي كه بدان دلخوش هستيد براي شما از خدا و پيامبرش و جهادكردن در راه او دوست داشتني‌تر است، منتظر باشيد تا خدا فرمان خويش بياورد. و خدا نافرمانان را هدايت نخواهد كرد.

* روزي علي بن ابي طالب عليهما السّلام به گروهي فرمود: چرا شما براي كمك به اسلام به مدينه هجرت نمي كنيد و به پيامبر ملحق نمي شويد؟ گفتند: ما با برادران و فاميل خود هستيم و از خانه هايمان دفاع مي كنيم.(آل عمران، 28)

* گروه هايي كه در اين آيه مطرح شده، به عنوان نمونه است و به همين دليل، پدر شامل مادر هم مي شود و پسر شامل دختر، و برادر شامل خواهر نيز مي شود.

* ميزان ايمان را هنگام قرار گرفتن سر دو راهي دنيا و آخرت مي توان شناخت. (احبّ اليكم من اللّه و رسوله و جهاد)

* جهاد، از اركان اسلام است و در كنار توحيد و نبوّت مطرح شده است. (من اللّه و رسوله و جهادٍ)

* براي عبور از پل هاي مادّيت، بايد عقايد و انس با خدا را تقويت كرد. (ان كان آبائكم ... و اموال ... احبّ اليكم من اللّه و رسوله ...)

* عواطف فاميلي و امكانات مادّي نبايد مانع جهاد شود و هركجا مانع شد، زمينه ساز قهر الهي است. (ان كان آبائكم ... و اموال ... احبّ... فتربّصوا...)

(در راه دوستي خدا و جهاد در راه او بايد از همه چيز و همه كس گذشت. زيرا حفظ دين، بر حفظ روابط خانوادگي، عاطفي و اقتصادي مقدّم است.)

* مسلمانانِ مرفّهِ دنياپرست، همچون كافرانند. (تفسير الميزان) (فتربّصوا)

* اگر رفاه در زندگي اصل شد، انسانيّت سقوط مي كند و سبب دوري از خدا ورسول است وقهر و غضب نامعلومي را در انتظار دارد. (ياءتي اللّه باءمره)

* رفاه طلبانِ مسئوليّت گريز، مشمول هدايت الهي نمي شوند. (لايهدي)

* برتري دادن مادّيات بر امور معنوي، نشانه‌ي فسق است. (احبّ اليكم ... الفاسقين) (مرز ايمان و فسق، رها كردن معنويات است)

برچسب ها :
حتما ديده ايد كار اشتتباه بعضي از بچه ها را كه در خانه اي زنگ مي زنند و فرار مي كنند و اصلا توجه ندارند كه شايد با اين كار كسي را از خواب بيدار و اسباب زحمت او را فراهم مي كنند.

بسياري از علما و بزرگان ما نيز از اين شيوه در امر تربيت استفاده مي كردند، البته با اين نيت كه با يك جمله حساب شده در لحظه اي طلايي و بسيار حساس و موقعيتي مناسب، در خانه فكر و دل مردم زنگ مي زدند و سكوت مي كردند تا همان يك جمله كار خود را كند و تاثير خود را بگذارد و آن فرد از خواب غفلت بيدار شود.

نقل از سيد مصطفي هاشمي؛ كسي را مي شناسم كه مي گفت: مسير زندگي من فقط با جمله مردي بزرگ تغيير كرد. وقتي او را به طور تصادفي و كاملا اتفاقي بي آنكه بشناسم، سوار ترك موتور خويش نمودم و زماني كه براي رسيدن به يك نشاني راه را گم كرديم و سر دوراهي از كسي آدرس خواستيم، آهسته در گوشم زمزمه كرد كه: چه قدر خوب است انسان سر همه دوراهي هاي زندگي يك نفر راه بلد را داشته باشد تا نشاني درست را از او بگيرد.

همين جمله كوتاه و ساده در ذهنم آشوبي به پا كرد كه چرا من يك مشاور و استاد مورد اعتماد ندارم تا در امورم با او مشورت كنم؟ از آن روز در پي يك استاد خوب مي گشتم كه سر انجام به در خانه همان مرد بزرگ رسيدم و از بركت مشورت با ايشان در امورم، زندگي من كاملا تغيير كرد و مسير خدايي را در پيش گرفتم.

برچسب ها :
بار گناه دوايش طول سجده است

اگر عيبمان را برطرف كنيم، هم خودمان خوشحال مي‌شويم و هم هركس با ما برخورد مي‌كند. مي‌گويد: چه آدم پاكي، چه آدم صافي.

براي نظافت خانه بايد در و پنجره‌ها را بست. چون گرد و خاك از اين پنجره‌ها بيرون مي‌آيد. پنجره‌ي دل ما هم گوش است. اين حرف را شنيدي؟ غيبت مي‌شنوي، مثلاً فلاني را دوست داري. غيبتش را كه مي‌شنوي، چهارده درجه، ده درجه مي‌شود. يك نفر ديگر يك غيبت مي‌كند، نه درجه مي‌شود. پنج نفر غيبت مي‌كنند، علاقه‌ي آن مسلمان از دلت مي‌رود. دروازه‌ي اتاق را مي‌بنديم خاك نيايد. دروازه‌ي دل هم چشم و گوش است.
خانه تكاني ربطي به مساحت خانه ندارد. چه خانه‌ي كوچك، چه خانه‌ي بزرگ، خانه تكاني مي‌خواهد، خودسازي هم كاري ندارد كه بچه يا بزرگ، پدربزرگ يا مادر بزرگ باشي. نظافت هرچيزي با چيزي است. شما هيچوقت تلويزيونت را با آب و صابون نمي‌شويي، با سنگ پا! تلويزيون را با كهنه پاك مي‌كني. هر عيبي هم دوايي دارد. دواي اين عيب اين است كه رابطه‌ات را با دوست بد قطع كني! شما وقتي تلفنت را به اين مي‌دهي، او با تو تماس مي‌گيرد، بايد از اول، اصلاً تلفنت را قطع كن. موبايلت را ديگر با خودت نبر. چون وقتي موبايل داري برايت اس ام اس مي‌آيد. در اس ام اس يك حرف‌هايي مي‌زند. دواي اين ارتباطات اين است كه انسان موبايلش را خاموش كند. تلويزيون را يكطور بايد پاك كرد. قالي را بايد با دسته بيل پاك كرد. قالي را دَمَر مي‌كنند، لگد و دسته بيل! حالا با دسته بيل سراغ تلويزيون بروي، خوب مي‌شكند. همينطور كه هر غباري و هر آلودگي را به نحوي، هر عيبي را هم به كسي....
كسي بخل دارد. دوايش خمس و زكات و انفاق است. كسي غافل است، دوايش تذكر است. در حديث داريم: «ظُهُورَكُمْ ثَقِيلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُم‏» (وسايل الشيعه/ج10/ص313) كمرهاي شما از گناه پر شده است. خوب چطور بار گناهي كه روي كمر من است؟ مي‌گويد: «فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُم‏» كسي كه گناهكار است، دواي گناهكار اين است كه سجده‌هايش را طول بدهد. «بِطُولِ سُجُودِكُم‏» كسي كه سر به خاك بگذارد، «سُبْحَانَ اللَّه‏» «سُبْحَانَ اللَّه‏» سجده‌اش را طول بدهد، آن سجده‌ي طولاني بار گناه را كم مي‌كند. امام مي‌فرمايد: بار گناه دوايش طول سجده است.

برچسب ها :
بي تو چه كند مولا، يا فاطمه الزهرا
افتاده علي از پا، يا فاطمه الزهرا
وقت است كه از رحمت، دستي ز علي گيري
كافتاده ز پا مولا، يا فاطمه الزهرا
بعد از تو علي از پاي، افتاد وز غم خو كرد
با خانه نشيني ها، يا فاطمه الزهرا
رفتي و علي بي تو، بيت الحَزَني دارد
پر شور و پر از غوغا، يا فاطمه الزهرا






چون محرم رازي نيست، با چاه سخن گويد

تنهاست علي، تنها، يا فاطمه الزهرا

شب ها به مزار تو، مي سوزد و مي گريد

چون شمع ز سر تا پا، يا فاطمه الزهرا




بر خاك مزار تو، خون ريخت به جاي اشك
از ديده خون پالا، يا فاطمه الزهرا
بر خرمن جان او، چون شعله شرر مي زد
مي ريخت چو آب، اسماء، يا فاطمه الزهرا
دامان علي از اشك، گرديد پر از كوكب
در آن شب محنت زا، يا فاطمه الزهرا
هم وصف تو ناممكن، هم قدر تو نامعلوم
هم قبر تو ناپيدا، يا فاطمه الزهرا


برچسب ها :


درد سر ، بين گذر ، چند نفر، يك مادر


شده هر قافيه ام يك غزل درد آور



اي كه از كوچه ي شهر پدرت مي گذري


امنيت نيست از اين كوچه سريع تر بگذر



ديشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد :


دوش مي آمد و رخساره ...نگويم بهتر!



من به هر كوچه ي خاكي كه قدم بگذارم،


نا خود آگاه به ياد تو مي افتم مادر



چه شده ،قافيه ها باز به جوش آمده اند:


دم در، فضه خبر، مادر و در، محسن پر




برچسب ها :
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 260416
تعداد نوشته ها : 199
تعداد نظرات : 4
Rss