آرشیو
طراح قالب
Tebyan

آیة الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی با اشاره به ایام عاشورا توصیه هایی به روحانیون فرمودند. ایشان در ابتدا به شرح وظیفه روحانیون پرداخته، فرمودند: امروز مردم تشنه اند، این عطش مستلزم سقایت شما از زلال معارف کتاب و سنت است. به هر جا رفتید سعی کنید این برنامه را انجام دهید: یکی: تحکیم عقائد، در این عصر تزلزل. دوم: دفع شبهات که امراض ارواح و قلوب ضعفاست. سوم: تهذیب اخلاق. چهارم: تعلیم احکام. این ارکان اربعه اگر در تبلیغ شما جمع بشود، اجر شما حساب ندارد.
معظم له در ادامه ضمن نقل روایتی از حضرت سیدالشهدا علیه السلام در کفالت ایتام آل محمد علیهم السلام فرمودند: ما وقتی این روایت را دیدیم، مدتی متحیر بودیم. اگر در ایام عاشورا، یک یتیم از شیعه را هدایت کنید ، نصیبت این است: خدا به تو خواهد گفت: ایها العبد المواسی. کسی که خدا به عبودیت او را بپذیرد، بالاتر از این دیگر چیزی نیست. این کلام سید الشهدا علیه السلام است: قال الله عز وجل: ایها العبد المواسی! انا أولی بالکرم منک. تو کرم کردی، رفتی یتیم عزیز ما را به هدایت و ارشاد کفالت کردی ، من به کرم از تو سزاوارترم. آن کرم چیست؟ به هر حرفی که از دهانت در ایام عاشورا برای هدایت یتیمان سید الشهدا بیرون آمده، هزار هزار قصر دارید. این کلمه محیر العقول است. متن حدیث این است: بعدد کل حرف علّمه ألف ألف قصر وضموا إلیها ما یلیق بها من سائر النعم؛ ضمیمه کنید به آن قصرها آنچه که لایق به آن قصور است از سایر نعم. این اجر انذار شما.
آیة الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی سپس روایتی را از امام زمان علیه السلام تبیین نموده، فرمودند: زکریا از خدا خواست تا اسماء خمسه را به او یاد دهد. پس هر وقت زکریا اسم محمد و علی و فاطمه و حسن علیهم السلام را یاد می کرد، تمام همومش زائل می‌‌شد و ابواب سرور به رویش فتح می‌‌شد. از خدا پرسید: پروردگارا! اسم آن چهار نفر را می‌ برم، ابواب سرور به روی من باز می‌شود، اما چرا وقتی اسم حسین را می‌ برم، تمام غم ها به من هجوم می‌ کند و چشمانم پر از اشک می شود؟ خداوند از قصه او، او را آگاه ساخت. وقتی آن را شنید سه شبانه روز از محرابش بیرون نیامد و در این سه روز کسی را نپذیرفت و به گریه و نوحه خوانی پرداخت. این را زکریا می فهمد، نه من و تو.
معظم له در پایان به عظمت عمل سید الشهداء علیه السلام اشاره کردند و سپس فرمودند: همه انبیا به یاد او گریه کردند وهمه ‌به زیارتش می‌ روند، تمام ملائکه هر شب جمعه دور قبر او می گردند، اما یک زیارت استثنائی است! یک زائر برایش می‌آید، تنها هم نمی‌آید؛ با هزار پیغمبر، با هزار صدیق، با هزار شهید، با هزار هزار ملک از ملائکه کروبییّن، همه همراهش، به زیارت او می‌آیند. این زائر کیست؟ او مادرش فاطمه علیها السلام است. جمله این است : وقتی کنار آن قبر می‌آید و چشمش به آن بدن می‌ افتد ، دیگر گریه نیست، ناله نیست، شهقه می‌زند. وقتی آن شهقه را می‌زند هیچ ملکی در آسمان نمی ماند الا این که از تسبیح و تهلیل دست بر می دارد؛ همه گریان و نالان.

برچسب ها :

محرم

اعمال شب اول ماه محرم
1ـ نماز: این شب چند نماز دارد که یکی از آنها به شرح ذیل است:

دو رکعت، که در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره‌ توحید خوانده شود.

در فضیلت این نماز چنین آمده است:

«خواندن این نماز و روزه داشتن روزش موجب امنیّت است و کسی که این عمل را انجام دهد، گویا تمام سال بر کار نیک مداومت داشته است.»

2ـ احیای این شب.

3ـ نیایش و دعا.

روز اول محرم
اول محرم هر سال اولین روز سال قمری است. از امام محمدباقر(علیه السلام) روایت شده است:

«آن کس که این روز را روزه بدارد، خداوند دعایش را اجابت می‌کند، همانگونه که دعای زکریا(علیه السلام) را اجابت کرد.»

دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار دعای زیر قرائت گردد:

«اللّهم انت الاله القدیم و هذه سنةٌ جدیدةٌ فاسئلک فیها العصمة من الشیطان و القوَّة علی هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»؛ بارالها! تو خدای قدیم و جاودانی و این سال، سال نو است، از تو می‌خواهم که مرا در این سال از شیطان حفظ کنی و بر نفس اماره (راهنمایی کننده) به بدی پیروز سازی.

برچسب ها :

قصه ي ساناز خانم..نويسنده ي كوچولوي وبلاگ ما...

يكي بود يكي نبود
 در جنگلي تاريك درنزديكي صبح جوجه ي قهوه اي رنگي گريه مي كرد!!!
اون جوجهي قهوه اي رنگ خيلي غمگين بود:چون يك جوجه ي ديگه توي جنگل بود وهمه اون جوجه رو كه صورتي رنگ بودخيلي دوست داشتن وبه اون بيشتر اهمييت ميدادن .
جوجهي قهوه اي اسمش tam بود وجوجه ي صورتي اسمش tili بود!!!

وقتي كه صبح شدمادرtam گفت:پسرم برو وبرامون آذوقه جمع كن !!!
Tamخيلي عصباني شد وگفت:آخه چرابهtili نميگن كه بره آذوقه جمع كنه ؟؟؟آخه چراپدرtili براشون آذوقه جمع ميكنه چرابهtili نميگن كه بره وبراي پدر ومادرش آذوقه جمع كنه؟؟؟

خلاصه tam هميشه به tili هسوديش ميشد!!!



ماهمگي اين داستان رو براي شما نوشتيم
تامتوجه شويدكه هسودي كردن به ديگران خيلي بده


برچسب ها :

برچسب ها :
ايران =لر+ كرد + آذري+ بلوچ+مازني+ گيلكي+ خوزي+ بختياري+ افغان+ تاجيك+ فارس

يه روز يه ايرانيه بود كه ترك بود ، يا نه ! راستشو بخواين آذري بود .مثل خواهر و برادر ما بود . اسمش ستار خان بود . يا شايد هم باقر خان بود . هر چي بود و هر كي بود خيلي شجاع بود ، خيلي حميت داشت ، خيلي نترس بود ، يكه و تنها از پس ارتش حكومت مركزي براومد . جونش رو گذاشت كف دستش و سرباز راه آزادي وطن و مشروطيت شد،شد  شيخ فضل الله نوري براي من و تو ، براي ايران من و تو ، براي اينكه من و تو و فرزندان من و تو در اين مملكت ، آزاد زندگي كنيم فداكاري كرد . براي من و تو فدا كاري كرد.

يه روز يه ايرانيه بود ، يه رشتي ، آره ، يه روز يه رشتيه بود ، اتفاقاً آخوند هم بود . اسمش ميرزا كوچك خان بود . ميرزا كوچك هم براي عنان انداختن بر گاو وحشي قدرت مطلقه تلاش كرد . براي اينكه كسي در اين مملكت ادعاي نكند مبارزه كرد . اينقدر مبارزه كرد تا جونش رو فداي ايران من و تو كرد.

يه روز يه لره بود ، يه ايراني لر ! برادر هم ميهن من و تو بود . امام روح الله خميني بود. جونش رو براي آزادي و سعادت ايران من و تو گذاشت كف دستش با نظام شاهنشاهي مزدورو پليد مبارزه كرد ..

آري يه روز بود كه همه ما يكي بوديم . ترك و لر و رشتي و اصفهاني و عرب نداشتيم . تا اينكه دشمن اومد و رمز بقاي ما رو كشف كرد و قفل اتحاد من و تو رو شكست . توي دهن من و تو انداخت كه بگيم يه تركه بود ... يه لره بود ... يه رشتيه بود ... يه عربه بود.وغافل ازخدا يه آخوند بود...... عاقبتش چي !؟

ما شديم ايني كه شديم. باوجود اينكه ولي امرمون رهبرماحرام ميدونه براي هم جوك ميسازيم تا به دشمنانمان بگوييم آسوده بخوابيد كه ما خود با هم درجنگيم. تا دشمن سر راحت بر زمين گذارد و خيالش راحت باشد كه من و تو هرگز ديگر "ما" نميشويم . آري . اين بود كه ما از هم گسستيم تا دشمن نيازي به گسستنمان نداشته باشد . اين بود كه ايران ما شد ايرانستان. كه هر گوشه اش سازي كوك مي كند و به سمتي مي رود

در اوج بيچارگي تهراني ها ، تبريزي ها مينشينند و نظاره مي كنند و تلافي "يه روز يه تركه بود " را در مي آورند. در كشاكش بلاي زمين و آسماني تبريزي ها ، تهراني ها ، خم به ابرويشان نمي آورند. به گرفتاري هم خوشيم و باكمان نيست كه دشمن ما را اينگونه متفرق مي خواهد

آري ! خواهرم ، برادرم ، هم ميهن آزاده ام ، تا روز كه همه يكصدا نگوييم " يه روز يه ايرانيه بود ... " هرگز شكست دشمنمان را نخواهيم ديد . بياييد همه با هم يكصدا فرياد بزنيم : يه روز همه ما ، با هم ، همصدا و هم آهنگ بر دشمنان اتحاد و همبستگي مان خواهيم شوريد برابرقدرت هاي مستكبرشرق وغرب و پشتش را بر زمين خواهيم زد

برچسب ها :

http://img1.tebyan.net/big/1389/03/205230938718411311920215615923517519080125133.jpg

آيا بايد دليل جواب منفي را به خواستگارمان بگوييم؟

سلام و عرض ادب خدمت شما
بيان ضعف هاي ديگران نياز به مقدمات، شرايط و زمينه هاي در دو طرف دارد.
فردي كه انتقاد پذير است و ظرفيت بالايي داشته باشد با بيان حقيقت به طور محترمانه ناراحت نخواهد شد ولي اين افراد كمياب اند و غالبا افراد به دليل نداشتن همين صفات خوب رد مي شوند.
بنابراين بهتر است با توريه (نه دروغ) آنها را محترمانه رد كنيم كه دلي نرنجد مثلا بگوييم استخاره مي كردم و اين وصلت خوب نيست( استخاره كرده ايد ولي بيان نمي كنيد كه استخاره چه بود يا اشاره مي كنيد به استخاره اي كه قبلا كرده ايد و بد هم بوده دروغ هم نگفتيد)

بيان ضمن سخنان
مي توانيد ايشان را در ضمن سخنان تان جهت دهيد و رهنمون شويد كه مثلا اين عيب مانع پيشرفت شما است ولي لازم نيست حتما بگيد من هم به اين دليل رد مي كنم به خصوص اين كه فرد شخصيتي شكننده داشته باشد.

تغيير
درباره اين كه فردي قول بدهد كه تغيير مي كنم زياد نمي شود اطمينان كرد چرا كه اگر تغيير مبدي دروني نداشته باشد استمرار نخواهد داشت به خصوص در زماني كه اختلافات در زندگي خودنمايي كنند.
اما بايد به اين امر دقت داشته باشيم كه گرفتار وسواس نشويم كه كسي كه بدون دوست يا شريك زندگي بي عيب باشدتنها باقي خواهد ماند. بله همان گونه كه ما بي عيب نيستيم نبايد انتظار داشته باشيم ديگران كاملا از همه عيوب مبرا باشند.
اگر صفاتي مانند امانت داري و راستگويي و دينداري و تلاش و منطقي بودن در فردي باشد مي توان اميد به خوب شدنش داشت. به شرط اين كه با همديگر خانواده اي معنوي و الهي بسازيد با مطالعه و مشورت با كارشناسان خوب ديني.
موفق باشيد

انجمن گفتگوي ديني

برچسب ها :

1- ابتدا گذرنامه زير را تكميل كنيد:

نام: انسان

نام خانوادگي: آدمي زاد

نام پدر: آدم

نام مادر: حوا

لقب: اشرف مخلوقات

نژاد: خاكي

صادره از: دنيا


ساكن: كهكشان راه شيري - منظومه شمسي - زمين

ساعت حركت و پرواز: هروقت خدا صلاح بداند

مكان: بهشت اگر نشد جهنم


2- وسايل مورد نياز:

دو متر پارچه سفيد - عمل نيك - انجام واجبات و ترك محرمات - امر به معروف و نهي از منكر - نماز اول وقت -

دعاي والدين و مومنين - ولايت ائمه اطهار -

توجـــــــــــــــــــه:

1- خواهشمند است جهت رفاه خود خمس و زكات را قبل از پرواز پرداخت نماييد.

2- از آوردن ثروت ، مقام ، منزل ، ماشين ، حتي داخل فرودگاه خودداري نماييد.

3-جهت يادگاري قبل از پرواز اموال خود را بين فرزندان و امور فقرا و مستضعفين مشخص نماييد.

4- از آوردن بار اضافي از قبيل حق الناس ، غيبت ، تهمت و غيره خودداري نماييد.


"براي كسب اطلاعات بيشتر به قران و سنت پيامبر مراجعه نماييد"

"تماس و مشاوره به صورت شبانه روزي - رايگان - مستقيم و بدون وقت قبلي مي باشد"


درصورتي كه قبل از پرواز به مشكلي برخورديدبا شماره هاي زير تماس حاصل فرماييد:


سوره بقره 186 - سوره نساء 45 - سوره توبه 129 - سوره اعراف 55 - سوره الطلاق 2و3

برچسب ها :

سلام خدمت دوستان عزيز

راستش يه پسر 22 ساله هستم
يه چند وقتي هست تو خانواده اقوام يه سري بحث ها ميكنن كه رو اعصابمه !!! (( دختر عمه - پسر عمه ))

اينكه
در اين سن بايد تجربه دوستي با جنس مخالف رو داشته باشم و اگه نداشته باشم ضرر ميكنن
و چون تجربه ندارم بعد ها موقع ازدواج براي پيدا كردن دختر مورد نظر آسيب ميبينم
مثلا اينكه دخترها الان همه از اين دوستي ها دارن (( البته اين نظر من نيست ))و خيلي واردن و در آينده اگه پسري كه تاحالا همچين دوستي نداشته سرش كلاه ميره ...

خيلي از اين حرف ها منو ميترسونه
اينكه شايد در موقع ازدواج چون تجربه همچين دوستي هايي رو نداشتم ضرر كنم !

لطفا كمك كنيد
با تشكر

سلام بر شما دوست بزرگوارم

مهدي با هزار زحمت تونسته بود گوشي همراه مورد علاقه اش را بخرد آخه مدت زيادي بود پول توجيبش رو جمع كرد و كمي هم از داداشش قرض گرفته بود.
امروز گوشيش پيوسته هنگ مي كرد
هركسي توصيه اي مي كرد و حتي مي خواست بگيرد و از روي كنجكاوي به گوشي ور بره ببينه مي تونه درست كنه.
مهدي كه گوشيش براش باارزش بود با گفتن شرمنده ام آن را به كسي نمي دادن و توصيه هاي اين و اون رو جدي نمي گرفت
فقط مي گفت بايد ببرم پيش تعميركار وارد و كار بلدش.

.......................
به نظر شما مهدي كار درستي مي كرد يا نه؟
گاهي وسائلي را كه از آن سر در نمي آوريم وقتي مي خواهيم خودمان مشكلش را رفع كنيم، چندتا مشكل ديگه هم بهش اضافه مي كنيم جتي گاهي كاري مي كنيم كه غيرقابل تعمير ميشود.

خداوند ما را خلق كرده است و دستورات زندگي سالم متعالي و آرام را به ما داده است و پيامبر در آخرين لحظات زندگيشون هم برقرآن و اهل بيت تأكيد كردند و از دنيا رفتند تا ما با ندانم كاري مشكلات خود را زياد نكنيم.
در مشاوره هايم مثل روز شاهد اين هستم كه افرادي كه از دستورات حيات بخش اسلام فاصله مي گيرند چگونه گرفتار زندگي سخت و پيچيده اي در همين دنيا هم مي شوند
دختري كه در كودكي شاهد روابط زناشويي والدين بود گرفتار انحرافات جنسي شده و در زندگي زناشويي خود مشكل دارد.
خانمي كه با مردي ازدواج كه اهل خوش بش حتي با نامحرم بود و اول او را اجتماعي مي دانست الان به خاطر هر رفتار و گفتار شوهرش از او مي رنجد و مانع ارتباط او با خانم هاي فاميل مي شود او ديگر مردان سرسنگين را امل نمي داند
خانمي كه نمي خواست زندگي اش خشك باشد و متحجر. با خريد ماهواره براي تولد شوهر او غافل گير كرد و سال ها است كه گرفتار هووهاي ديجيتالي شده و از اعتياد شوهر به امور پورنوگرافي بيزار است و رابطه اش با او سرد شده است.
پسري كه ارتباط با دختران را در دانشگاه تشويق مي كرداز اين كه مي بيند همسرش با مردان بيگانه خوش وبش مي كند و راحت از تيپ و سليقه اونا نزدش سخن مي گويد خسته شده است
دختري كه دوستانش را به داشتن دوست پسر تشويق مي كرد امروز مي خواهد هر طوري شده از خواستگارش اقرار بگيرد كه او با دختري نبوده و.
.
.
بله دوست من
دين آيين بهتر زيستن است.
همان افرادي كه در ظاهر به شما خشك مي گويند به فرزندانشان مي گويند كه مثل فلاني باش سنگين و مودب و اهل احترام به والدين و فاميل.
خلباني مي گفت در خانواده ما فرد مذهبي نداشتيم ناباورانه برادرم با معدل بالا تصميم گرفت به حوزه برود همه او را مسخره كردند اما بعد از چند ماهي چنان محبوبيتي در فاميل پيدا كرده كه مثل آن بي سابقه بود.
برادرم ديندار است و اهل ورزش
برادرم ديندار است و اهل رفت و آمد با فاميل
بردارم ديندار است و در غم و شادي فاميل شريك
برادرم ديندار است و با كودكان فاميل همبازي و آنها نيز از او خوششان مي آيد
برادرم ديندار است و اهل احترام فوق العاده به مادر و پدرم
برادرم ديندار است و بشاش و خنده رو نه اهل نق زدن و ناله و منفي بافي
برادرم ديندار است و اهل تلاش علمي
برادرم ديندار است و اهل برنامه و نظم
برادرم ديندار است و اهل سفرهاي زيارتي و تفريح و سياحت
برادرم ديندار است و

و اين گونه دينداري او سبب شده كه اهل فاميل بدشان نمي شد دامادشان بشود.

دوست بزگورارم
اگر دينداري خودمان را ناقص اجرا نكنيم
اگر اهل برنامه(كار، عبادت، معاشرت سالم، تفريحات سالم) باشيم جاي خود را در قلب ها باز مي كنيم هرچند در ظاهر برخي به رو نياورد و يا از روي حسادت چيزي نگويند
مهم اين است كه راه را يافته ايم و از ارزش آن با خبريم اگر خودمان به مسيرمان شك كنيم ديگران نيز خوشش نمي آيد يا زنگي زنگي يا رومي روم
افرادي كه هدف دارند رفتارشان منظم و قابل تفسير و پيش بيني است به همين دليل براي ديگران جذابيت دارند
و جهان بيني توحيدي به رفتار و گفتار و افكار ريز و درشت ما به يك سمت و سو جهت مي دهد و چينن زندگي اي با معنا است حتي دردش حتي مرگش
پيشنهاد مي كنم درباره اصول عقايد كتاب هايي را مطالعه كنيد مثل
اصول عقايد استاد قرائتي
50درس اصول عقايد آيت الله مكارم
اصول عقايد آيت الله مصباح يزدي
دعا كنيم: اهدنا صراط المستقيم
اللهم ثبت قلبي علي دينك

برچسب ها :

تا كوله بارت را ديدم دلم گرفت؛ چه زود عزم سفر كردي

عادتمان شده بود قرآن خواندن وشب زنده داري

امروز دركنار آخرين سفره سحرت حسرتي اندوه بار بر دلم نشست وچه سخت است چشم باز كردن بي تو

كاش بيشتر قدر شب هاي قدرت را مي دانستم  وكاش هميشه كنارمان مي ماندي

ياد سفره سحر وشيزيني افطارت بخير

روحمان را با قرآن عجين كردي وابليس را از وجودمان راندي

كاش فراموش نكنم يادت را در با هم نشيني دوباره با ابليس

وفراموش نكنم سحرومناجات وشب زنده داري را

خداحافظ اي شب هاي مناجات وخدا حافظ اي روزهاي بندگي ودعا

خداحافظ وخداحافظ

برچسب ها :
بسم الله الرحمن الرحيم

درهاي رحمت در حال بسته شدن هستند
.
.
.
.
.
مومنين لاي در نمونن!

برچسب ها :

طبيبا در دلم دردي نهان دارم نميداني

دلي افسرده از جور زمان دارم نميداني

نشد گوي كلامي راكه نايم در قبال آن

ولي از خيمه شب بازان فغان دارم نميداني

ز زخم سر مزن حرفي كه سهل است از براي من

هزاران زخم جانسوز زبان دارم نميداني

كدامين رنج و دردم را دوران گويمت آخر         

زهر يك ناله اي از عمق جان دارم نميداني

 نه تنها چهره ام را غرق خون بيني در اين بستر         

كه من مرغ دلي در خون طپان دارم نميداني

نظر منما كه مي بيني من دل خسته آرامم         

چه گويم ديده دل خون چكان دارم نمي داني

به ياد همسرم زهراي اطهر بودم و هستم         

زداغش سينه اي آتشفشان دارم نمي داني

بهارم چون خران گشت و نشستم گوشه اي تنه

بهاران را زدلتنگي خزان دارم نميداني

امير مومنان و فاتح خيبر منم اما        

كنون در سينه آهي بس گران دارم نمي داني

مزن بر هم طبيبا اين ره معشوق و عاشق را         

روان در عالمي ديگر روان دارم نمي داني

كلام فزت را آري به رب كعبه آوردم         

چراكه وصل جانان را نشان دارم نمي داني

سخن كوته دگر زارع بگو اي چرخ بازيگر         

كه ظلم بيشمارت را بيان دارم نميداني

( ميرزا غلام حسين زارع )

برچسب ها :
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 261161
تعداد نوشته ها : 199
تعداد نظرات : 4
Rss